چارلی و لولا - فصل سوم

چارلی و لولا یک مجموعه ی تلویزیونی و کارتونی ساخت انگلستان است که بر اساس مجموعه محبوب کتابهای تصویری کودکان به همین نام توسط لورن چایلد ساخته شده است. این انیمیشن از سال 2005 تا 2008 پخش شده است. این انیمیشن از سبک کلاژ استفاده می کند که از سبک کتاب های اصلی تقلید می کند. این مجموعه می تواند در دنیای خیالی چارلی و لولا علاوه بر تقویت زبان انگلیسی به صورت غیر مستقیم باعث رشد خلاقیت و قوه تخیل کودکان 3 سال به بالا شود. هم اکنون می توانید این مجموعه و سایر مجموعه های مربوط به آموزش زبان و پرورش کودک دوزبانه را از آیتونز دانلود کنید.

چارلی یک خواهر کوچک به نام لولا دارد. او «کوچک و بسیار بامزه» است. لولا غالباً در موقعیت هایی به صورت ناخواسته گرفتار می شود، مثلا در باغ وحش پول کم می آورد و مجبور به قرض گرفتن از چارلی می شود، و یا هنگام ماندن در خانه یکی از دوستان خود، چمدان خود را فراموش کند. این موقعیت ها بعضی اوقات کمدی است، اما اغلب مشکلات دنیای واقعی را نشان می دهد که کودکان کوچکتر ممکن است با آن روبرو شوند، به عنوان مثال از دست دادن بهترین دوست، بازی نکردن در نقش برتر در یک نمایش مدرسه، یا از یک رویداد در آینده بیش از حد هیجان زده شدن و به طور تصادفی آن را خراب کردن.

وقتی این موقعیت ها اتفاق می افتد، چارلی معمولاً مجبور می شود مشکلات خود را از طریق روش های تخیلی به صورت خلاقانه حل کند، یا با توضیح دادن به لولا که اشتباه کرده است. این به ویژه در قسمت اول نشان داده می شود، هنگامی که چارلی با لولا ترفند بازی می کند تا غذاهایی که مورد علاقه اش نیستند را (هویج، پوره سیب زمینی، ماهی و گوجه فرنگی) به نام های خارق العاده تر تغییر نام دهد تا او آنها را بخورد، در همین قسمت ، لولا تصور می کند که کاسه گوجه فرنگی های جلوی او در واقع یک کاسه "ماه قمری" است و این تنها زمانی در تاریخ است که لولا یک گوجه فرنگی می خورد. بنابراین ممکن است معلوم شود او گوجه فرنگی را دوست دارد. اما در قسمت های بعدی خلاف آن ثابت می شود. بنابراین دوباره به لولای منفور از گوجه فرنگی برگشته بود که همه ما می شناسیم و دوستش داریم. این می تواند به کودکان کوچک بیاموزد که غذاهای مختلفی را که هرگز نخورده اند (حتی گوجه فرنگی) امتحان کنند.

در بسیاری از قسمت ها، بهترین دوست لولا، لوتا، دوست خیالی اش ، سورن لورنسون و بهترین دوست چارلی، مارو، به نوعی درگیر ماجراها می شوند. بزرگسالان در این مجموعه فقط دیالوگ می گویند هیچ یک از آنها هرگز بر روی صفحه نمایش نشان داده نمی شوند.

خلاصه داستان:
لولا از رفتن به چشم‌پزشک خودداری می‌کند تا زمانی که همکلاسی خود مینی را با عینکی زیبا می بیند، وقتی نزد چشم‌پزشک می‌رود، متوجه می‌شود که نیازی به عینک ندارد. در خانه، چارلی به لولا کمک می کند تا عینک خود را بسازد. روز بعد در مدرسه، لولا، لوتا و مینی عینک خودشان را زده اند و خوشحال هستند...